با سلام و خسته نباشید ،امیدوارم شما هم از اون قبیل گیمرهایی نباشید که فقط دنبال لذت از جلوه ها و زیبایی های ظاهری بازی و گیم پلی اون هستن ، بلکه از دست گیمرهایی باشین که محتوا و داستان بازی و حوادث بازی هم بررای شما مهم باشه ،بعله این روز ها بازی اساسین خیلی داره سروصدا می کنه ، از هر لحاظ ،بازی با کیفیتی است و برای بازی خورها بسیار مطلوب می باشد اما داستان بازی و موقعیت بازی و همچنین حوادث بازی کمی مشکوکه ،از همین رو براتون چندتا تحلیل در مورد بازی گذاشتم که از منابع مختلفه، و می خوام حداقل بخونینش و قضاوتتون رو برامون بنویسید ، دوست دارم نظرات شما رو داشته باشیم ،با تشکر
البته شما می تونید از لینک زیر فیلمی نیز از نقد این بازی ببینید:
مقاله اول:
متاسفانه اکثر این ادعاها از طرف افراد بی نام و نشان و نامطلع در زمینه بازیهای رایانهای منتشر میشود و همین موضوع جای شک و شبه فراوان دارد. نخستین ادعایی که در این رابطه مطرح شد به برنامهی چراغ خاموش که از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد برمیگردد که در یکی از قسمتهای خود که به بازیهای رایانهای اختصاص داده شده بود ادعای "شیعهکشی" را در این بازی مطرح کرد. ادعا از طرف کسانی بود که بعدها با تماس با برنامه مشخص شد از بازیهای رایانهای هیچ اطلاعی ندارند. این ادعا در حالی صورت گرفت که هیچ یک از افراد ترورشده به وسیلهی الطائر قهرمان این بازی اصلا شیعه نبودند بلکه شخصیتهای اصلی جنگهای صلیبی بوند. شخصیتهایی که در این بازی ترور میشوند، افرادی هستند که از شخصیتهای واقعی در تاریخ الهام گرفته شدهاند و در بازی هیچ نشانهای از شیعه بودن آنها وجود ندارد. 9 شخصیتی که در بازی ترور میشوند به طور قطع مسیحی یا سنی هستند. البته با استدلالی محکم میتوان فرضیهی شیعه بودن آنها را به کلی رد کرد. افراد مسلمان ترور شده در بازی بدون استثنا همگی افراد بانفوذی در امپراتوری عثمانی هستند امپراطوریای که در آن دوران از دشمنان درجهی یک کشور ایران بود و در شیعه کشی و ضدیت با ایراننیان ید طولانی داشت. پس فکر اینکه افراد شیعه در چنین حکومتی صاحب نفوذ باشند به کلی باطل است. و اینکه نویسندگان این برنامه چگونه به این نتیجه رسیدهاند هنوز هم جای سوال است.
اما اخیرا (11 مهر 1389) مطلبی در وبسایت خبری تابناک با عنوان "پیدا و پنهان بازی ضد شیعی "فدائیان مذهبی"" انتشار یافت که در نوع خود جالب توجه است. نویسندهی این مطلب مدعی است که این بازی میخواهد از طریق معرفی کردن شیعیان به عنوان قاتلانی بیرحم به این مذهب ضربه وارد کند. بیشتر این مطلب توضیحاتی است در رابطه با ویژگیها و قصهی بازی. اما ایرادی که از بازی گرفته شده است بدین قرار است: "اما مسأله مهمی که شاید تا به حال هیچکسی متوجه آن نشده، اینکه آیا این شرکت با تمام دقتی که در مراحل ساخت یک چنین بازی نرمافزاری به کار میگیرد، ممکن است به طور اتفاقی، لوگو و آرم اساسینس را نام مقدس امیرالمومنین (ع) قرار دهد یا اینکه از این کار هدفی داشته است؟ پر واضح است که این مسأله اتفاقی نبوده."
در ادامه آمده است: "پس یقینا این مسأله سهوا رخ نداده است. خوب یا بد این مسأله را هنوز نفهمیده ایم! اما این شرکت چنان ماهرانه نام مقدس علی (ع) را در اجزاء بازی «اساسینس» جای داده که نه تنها میلیونها کاربر ایرانی تا به حال متوجه این قضیه نشدهاند، بلکه سازمانهای مربوط به مجوز و پخش نیز متوجه این مسأله نشدهاند!
در سال 2007 میلادی شرکت مشهور «یوبی سافت» بازی نرم افرازی جدید، زیبا و سرگرم کننده ای را به بازار جهانی عرضه کرد که مانند دیگر بازی های این شرکت دارای محیطی جذاب با گرافیک بالا بود که مورد استقبال جهانی واقع گردید. در پی این استقبال، شرکت «یوبی سافت» نسخه دو این بازی را نیز فورا آماده و به بازار جهانی عرضه کرد. نام این بازی «آساسینس کرید» است که ترجمه فارسی آن "قاتلان" یا "فدائیان مذهبی" است.
برخی این بازی را مرتبط با «حشاشین» می دانند. حشاشین از فرقه اسماعیلیه بودند که بعد از امام جعفر صادق (ع) اسماعیل فرزند دیگر ایشان را امام زمان می دانستند و او را بعنوان امام آخرشان قبول داشتند. در زمان سلسله سلجوقیان فردی بنام «حسن صباح» رهبری فرقه اسماعیلیه در ایران را بعهده گرفت. او مردی دانشمند، سیاستمداری زیرک و دانشمندی با ذکاوت بود. از زمان او به بعد پیروان اسماعیلیه در ایران با نام
آنها بر این اعتقاد بودند که قرآن دارای چندین لایه از مفاهیم و معانی است و هرکس نمی تواند به این لایه ها پی ببرد و برای پی بردن به این لایه ها نیاز به سال ها تحصیل، کسب علم، تفکر و تدبر ویژه در قرآن دارد، از این رو آنها "باطنی" نامیده شدند. «حسن صباح» مقر حکومت خود را "الموت" انتخاب کرد. این منطقه یک منطقه کوهستانی در میان البرز مرکزی است و خود مانند یک دژ طبیعی است و در گذشته از آب و هوائی خوب و زمین های کشاورزی حاصلخیزی برخوردار بود.
«حسن صباح» و یارانش در "الموت" به ساخت داروهای مختلف می پرداختند و آنها را به دیگر نقاط ایران می فرستادند تا در اختیار مردم برای مداوا قرار گیرد. از جمله داروهائی که آنها تولید می کردند عبارت بوده اند از: انواع داروهای گیاهی نظیر گل گاوزبان، الکل، جوهر بید و غیره. در مورد جوهر بید باید گفت که این دارو از برگ های درخت بید تولید می شود و دارای خاصیت خنک کنندگی و ضد التهاب بوده و هم اکنون داروهائی نظیر آسپرین و سالسیلات نیز از همان خانواده هستند. (آسپرین: اسید استیک سالسیلیت) بدین ترتیب شغل اصلی «حسن صباح» و یارانش، تولید و صدور دارو به نقاط مختلف جهان بود. بنابراین آنها را داروساز می نامیدند و چون در گذشته داروساز را حشاش می نامیدند، از این رو باطنی ها را حشاشین نیز می خوانند.
داستان بازی
داستان بازی در سال 2012 میلادی در فضای زندان مانند یک آزمایشگاه مدرن بنام آبسترگو شروع می شود. «دزموند مایلز» شخصی است که توسط عوامل آبسترگو دزدیده شده و در این آزمایشگاه محبوس شده است. وی که یکی از نوادگان اساسینس است، توسط یک دکتر و دستیارش تحت آزمایش های ویژه قرار دارد. در وسط این آزمایشگاه دستگاه خاصی بنام آناموس وجود دارد که با استفاده از فرمول های DNA شما (دزموند مایلز) را به جنگ های صلیبی باز می گرداند و شما با دستور دکتر مجبور می شوید به گذشته برگردید.
در واقع بازی اصلی شما از اینجا (در زمان گذشته) آغاز می شود. پس از تعلیمات خاصی در ابتدای بازی (راه رفتن، دویدن، پریدن، مخفی شدن و غیره) جنگیدن و فرار کردن را بصورت مجازی فرا می گیرید و رفته رفته مهارت شما در مراحل بازی بشتر و بیشتر می شود. شروع بازی در زمان جنگ های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان است و کسی که هدایت بازی را برعهده دارد، یک اساسین یا در واقع قهرمان بازی است که نامش الطیار است. الطیار در طی مراحل بازی به ماموریت های خاصی بین سرزمین های ریچارد شیردل، عکا، اورشلیم و دمشق می رود تا در نه ماموریت ویژه حاکمان ظالم، افراد زورگو، فرماندهان شرور و جاسوسان را با زیرکی خاصی به قتل برساند و از مردم بی دفاع حمایت کند و در نهایت به این جنگها خاتمه دهد. او با موفقیت در هر ماموریت به سلاح های مختلف جدیدی دسترسی پیدا می کند که بر مهارتش در نبرد می افزاید و قدرت او را بیشتر می کند.
هدف آزمایشگاه آبسترگو چیست؟
عوامل این آزمایشگاه می خواهند با استفاده از دستگاه آناموس، دزموند را به گذشته اژدادی اش برگردانند تا او نیز جام مقدس را که قدرت خاصی دارد، برای آنها به زمان حال آورده و تحویلشان بدهد.
فضای بازی بسیار هوشمندانه و متنوع است به نحوی که تمام مردم شهر اعم از زن و مرد، پیر و جوان، دیوانه و مست، سرباز و قلدر، خبرچین و جیب بر همه و همه وجود شما را حس می کنند و نسبت به تمام اعمال شما عکس العمل های متفاوتی دارند. گرافیک بازی هم بسیار زیبا بوده و معماری اسلامی با ظرافت و دقت خاصی و کیفیت بالا و بسیار نزدیک به واقعیت طراحی شده است. با تمامی این احوال جای تعجبی برای تمام نکاتی که راجع به بازی «اساسین کرید» اشاره شد وجود ندارد، چرا که با پیشرفت لحظه به لحظه علوم نرم افزاری و کامپیوتری در دنیای امروز، از شرکت توانمندی چون شرکت یوبی سافت، غیر از این توقعی نیست.
اما مسئله مهمی که شاید تا بحال هیچ کسی متوجه آن نشده اینکه آیا این شرکت با تمام دقتی که در مراحل ساخت یک چنین بازی نرم افزاری به کار می گیرد، ممکن است بطور اتفاقی، لوگو و آرم اساسینس را نام مقدس امیرالمومنین (ع) قرار دهد یا اینکه از این کار هدفی داشته است؟ پر واضح است که این مسئله اتفاقی نبوده زیرا کسانی که محصولات این شرکت را دیده اند، یقینا می دانند طراحان آن حتی در کوچک ترین اجزاء تشکیل دهنده این بازی ها مانند حرکات لب، مو، مژه، صداگذاری و هزاران مسأله دیگر نهایت دقت را اعمال می کنند چه رسد به آرم و پرچم که نمادین ترین اجزاء یک بازی را تشکیل می دهند.
پس یقینا این مسئله سهوا رخ نداده است. خوب یا بد این مسأله را هنوز نفهمیده ایم! اما این شرکت چنان ماهرانه نام مقدس علی (ع) را در اجزاء بازی "اساسینس" جای داده که نه تنها میلیون ها کاربر ایرانی تا به حال متوجه این قضیه نشده اند، بلکه سازمان های مربوط به مجوز و پخش نیز متوجه این مسأله نشده اند! این شرکت که با ارائه بازی های «شاهزاده ایرانی» علاقه خود را به موضوعیت ایرانی نشان داده، بار دیگر با بازی "اساسینس کرید" اینکار را بسیار حرفه ای تر تکرار کرده است.
هنگام بازی چند پرسش در ذهن خطور می کند. چرا خیلی از اوقات الطیار ناخودآگاه روی این صندوق ها پا می گذارد؟ چرا در قلعه اساسینس این آرم مقدس را بصورت قرینه روی زمین هم می بینید؟ چرا قهرمان محبوب بازی، در مرحله آخر رهبر خود را به قتل می رساند؟ مسلما باید با دوبله و تحقیق درباره این بازی به جواب رسید.
اما اینکار بعهده وزارت ارشاد اسلامی و بنیاد ملی بازی های رایانه ای و سازمان هائی است که چنین اموری را عهده دار هستند. اما صد حیف که نه تنها متوجه نشده اند، بلکه وقتی با آنها تماس گرفته ایم و موضوع را به آنها اطلاع دادیم، خیلی بی تفاوت پاسخ دادند که: "حالا که چی؟" واقعا جای تأسف نیست که در تنها کشور شیعه جهان به همین راحتی به ترویج عقائد ضد شیعی اجازه پخش داده می شود؟
مقاله دوم:
Assassin's Creed؛ روایت صهیونیستی از رابطه اسلام و مسیحیت
سيد محمد علي غمامي؛ كارشناس ارشد فرهنگ و ارتباطات(Ghamami@isu.ac.ir): مقدمه: روشهاي تحليل زيادي براي شناخت بك پديده در دانش روششناسي در علوم انساني وجود دارد. تحليل گفتمان (discourse analysis)يك تحليل جامع در شناخت يك پديده را در بر دارد. تحليل گفتمان تنها به اجزاي آن پديده نمينگرد بلكه آن را در بافت و جريان ظهور آن بررسي ميكند. به بيان ديگر اين تحليل نه تنها به توصيف پديده بلكه به تحليل تاريخي، فرهنگي، نشانهشناختي و زبان شناختي و حتي سياسي پديده مينشيند. در اين تحليل ما به كمك اين روش سعي در كنكاش ابعاد بازي داريم. البته در اين تحليل سعي كرديم نگاهي توصيفي به ابعاد ناشناختهي بازي داشته باشيم و قضاوتهاي خويش را در چيدمان اين توصيفات بگنجانيم و كوشيديم تنها در بخش نتيجهگيري قضاوتهاي خويش را با صراحت بيان كنيم. [1]
Assassin در زبان انگليسي به معناي قتل و ترور شخصيتهاي مذهبي و سياسي است[2]. از اين رو اين بازي با عنوان آيين قتل ترجمه شده است. اما مسئله بسيار عميقتر از اين است. Assassin از كلمات دخيل عربي در زبان انگليسي است كه در اصل از واژهي حشاشين گرفته شده است. حشاشين شاخهاي نظامي در فرقهي اسماعيليه در شمال ايران از قرن هشتم تا چهاردهم بودند. [3] از اين رو به عقيدهي برخي ريشهي واژهي Assassin فارسي است.[4]
ديكشنري امريكن هريتيج سه گزاره را در تعريف واژهي assassinate آورده است:
1. كشتن يك شخص در يك عمل خشونت آميز و خائنانه
2. كشتن يك شخص در منظر عموم
3. كشتن يك شخص به دلايل سياسي، مذهبي و يا اخلاقي
Creed نيز به معناي نظام باورهاي مذهبي است كه در اين جا تاكيد دوبارهاي بر مذهبي بودن آن ميكند.
داستان بازي
بارگذاشته شدن بازي بر روي حافظهي رم رايانه همراه با صفحهاي آبي است كه فعل و انفعالات واكنشهاي شيميايي تركيبات آلي را تصوير ميكند.
دمويِ ابتداي بازي، شهر بيتالمقدس در زماني كه در دست مسيحيان بوده نشان ميدهد و مراسمي كه سربازان صليبي در حال اعدام شهروندان مسلمان هستند. داستان بازي در سال ۱۱۹۱ ميلادي در منطقهاي ميان امپراطوري ريچارد شيردل[5] و ديوارهاي اورشليم اتفاق ميافتد. نام شخصيت اول بازي «الطير ابن لا أحد» کلمهاي عربي به معني پرنده و فرزند هيچ کس است، او عضو گروه حشاشين است. الطير بر بالاي برج كليسا ايستاده كه ناگهان ناقوس كليسا جلوي دوربين را ميگيرد و تصوير بر روي الطير كه به سمت سربازان ميرود بريده ميشود و ماهرانه تمام آنها را به قتل ميرساند. در حالي الطير بر بالاي جنازهي قربانيهاي خود ايستاده كه عدهاي از مسلمانان به دار آويخته شدهاند. قدرت بينظير وي در گريختن از معركه و مخفي شدن از صحنههاي جذاب و متحيير كنندهي بازي است كه در اين فيلم به نمايش در ميآيد. اما بازي از درون يك آزمايشگاه آغاز ميشود.در حقيقت داستان در سپتامبر سال ۲۰۱۲ رخ ميدهد. شرکتي با اختراع دستگاه آنيموس(Animus) و دزديدن هفده نفر که در بين آنها فردي به نام مليس دسموند است اتفاقات را رقم ميزند. نقشِ اول، مليس دسموند است که جد وي فردي به نام الطير بوده است؛ الطير در زمان جنگهاي صليبي عضو گروه حشاشيون بوده. مليس با کمک دستگاه آنيموس ميتواند فعاليتهاي جدش را کنترل کند و به همين دليل تلاش دارد نه نفر از عاملان جنگهاي صليبي را به قتل برساند و وسيلهاي به نام «تکهاي از باغ عدن»[6]را بدست بياورد. اين وسيله را جهت کنترل ذهن افراد ميتوان استفاده کرد اما شرکت «صنايع آبسترگو»[7] که بزرگترين شرکت رايانهاي دنياست و او را به زمان جنگهاي صليبي فرستاده از اين وسيله قصد سوء استفاده دارد.
در ابتداي بازي الطير قصد کشتن رابرت دي سابله[8] رهبر معبدنشينِ جنگجويان صليبي (تمپلر) را دارد اما موفق نميشود به همين جهت المعلم (فرماندهي الطير) وي را از بالاترين مقام حشاشينها به پايينترين درجه ممکن تنزل ميدهد و الطير با انجام هر ماموريت يک مرحله بالاتر ميرود.
اين ۹ نفر عبارتنداز:
1. تمير(Tamir) در دمشق
2. گارنير(Garnier) در عکا
3. تلال(Talal) در اورشليم
4. ابوالنقود(Abu'l Nuqoud) در دمشق
5. ويليام دي مونتفرت (William de Montferrat) در عکا
6. مجدالدين(Majd Addin) در اورشليم
7. جابر(Jubair) در دمشق
8. سيبرند(Sibrand) در عکا
9. رابرت دي سابله رهبر تمپلرها در اورشليم
در خلال بازي دسموند متوجه ميشود شرکت صنايع آبسترگو توسط تمپلرهاي قرن بيست و يكم اداره ميشود و يکي از کساني که از وي مراقبت ميکند به نام لوسي[9]با نشان دادن انگشت قطع شده خود به دسموند به او ميفهماند که لوسي نيز عضو حشاشينها است که در شرکت صنايع آبسترگو نفوذ کرده است.
بعد از کشتن رابرت دي سابله الطير آگاه ميشود المعلم نيز رييس مخفي تمپلرها است که حاضر نشده قدرت را تقسيم کند. الطير به شهر مسيف باز ميگردد تا از المعلم دليل اين کارش را بپرسد ولي المعلم به وسيله تکهاي از باغ عدن تمام مردم شهر را هيپنوتيز کرده است و قصد کشتن الطير را نيز دارد. با اين وجود الطير موفق ميشود او را به قتل برساند و تکهاي از باغ عدن بدست مليس دسمند در زمان حال ميافتد و مختصات جغرافياييِ ديگر تکهها نيز در سراسر جهان معلوم ميشود. بعد از آن اعضاي شرکت آبسترگو قصد دارند الطير را نابود كنند اما با وساطت لوسي او را در همان ساختمان رها ميکنند. در ساختمان او با مسائل عجيبي روبهرو ميشود. توانايي نماي عقاب [10]که در زمان الطير قابل استفاده بود اکنون نيز قابل استفاده است و او در بالاي تختش بر اساس همين تواناييها نوشتههاي عجيبي ميبيند.
اين نوشتهها شامل پيغامهاي بودند که يکي از آن پيغامها متني در کتاب مقدس است که پايان جهان را پيشبيني ميکند: «من آلفا و امگا هستم،اولين و آخرين, شروع و پايان.» و نوشته است که تاريخ پايان جهان ۲۲:۱۳ است. وي نوشتههايي به زبانهاي ديگر نيز ميبيند. پيغامهايي کوتاه شامل: Quetzacoatl's hunger lies the answers, I have entered the Abyss and never returned و پيغام بلند: We are all books containing thousands of pages and within each of them lies an irreparable truth. در بالاي ديوار, نزديک سقف کلمات "John's chapter judging sin and"نوشته شدهبود. بهعلاوه اعدادي به شکل تقويم مايايي نوشته شدهبود که برابر با ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ روزي است که تمپلرهاي امروزي روز شروع جهان جديد اعلام کردهاند و کلمه عربي الزلزلة نيز ديده ميشود که نام سورهاي در قرآن درباره روز قيامت نيز هست. همچنين تصاويري از خطوط نازکا نيز ديدهميشود و کلماتي به زبان عبري لاتين(عبري قديمي) עולם הבא به معني جهان در راه است ديده ميشود(اين کلمات بيشتر در مورد جهان آخرت و مرگ در يهوديت استفاده ميشود) و کلماتي به زبان چيني درباره کنش و برهمکنش انسانها نوشته شدهاست.
بازي در اين وهله پايان مييابد تا ادامهي داستان در شمارهي دوم اين بازي دنبال شود زيرا اين بازي يک سهگانه است.[11]
توليد بازي در شركت UbiSoft
يوبيسافت يكي از بزرگترين شركتهاي توليد و توزيع بازيهاي رايانهاي در تمام كنسولها در جهان به شمار ميآيد. اين شركت در 25 كشور دنيا دفتر داشته و هم اكنون در55 كشور نمايندگي فروش دارد. در رده بندي شركتهاي بازي سازي جهان اين شركت از جايگاه دوازدهم در سال 2004 به جايگاه چهارم در سال 2007 ارتقا يافته است. [12]
اين شركت در گزارش سالانهي فروش خود در سال 08-2007 رشد 36 درصدي خود را اعلام كرد كه فروشي معادل 928 ميليون دلار است. در حالي كه اين شركت بازيهاي زيادي را به بازار روانه كرده است اما دليل اين جهش را سه بازي زير اعلام نموده است:
1. Tom Clancy’s Rainbow Six
2. The Games For Everyone (G4E)
3. Assassin's Creed
از اين رو رييس شركت اعلام كرده است كه توليد اين بازيها را در شكلهاي مختلف دنبال خواهد كرد. اين شركت اعلام كرده است كه در سال آينده قصد دارد كادر خود را در سطح جهان به شكل چشمگيري ارتقا بخشد براي نمونه قصد دارد كادر خود در سنگاپور را تا 300 نفر افزايش دهد و در هند نيز تعداد 300 پرسنل را به 500 نفر برساند. [13]
بازي Assassin پرخرج ترين و بزرگترين بازي شركت يوبيسافت است كه توسط جيد ريموند[14] رييس استوديوي Ubi Soft Montreal توليد شده است.
اين بازي در تمام كنسولها (پلياستيشن ۳، ايکسباکس ۳۶۰و نينتندو دياس) ارائه شده تا هيچ كس از شركت در بازي محروم نشود. نسخهي رايانهاي نيز به بازار آمده است اما جزئيات آن به اندازهي كنسولهاي ديگر نيست. با اين وجود گرافيك بازي به حدي است كه عدهي زيادي از جرگهي بازي كنندگان آن خارج ميشوند. شركتِ سازنده، نسخهي جاواي آن را با همكاري شركت گيم لفت براي تلفنهاي همراه عرضه كرده است تا جمعگستردهتري از مخاطبان را به سوي خويش ترغيب كند. متاسفانه اين نسخه بر روي سايت Ir-Tci.org قابل دريافت است. همهي اين نسخهها فروشي هستند. نسخهي ايكس باكس و پلي استيشن در حدود 65 دلار و نسخهي رايانهاي آن در حدود 40 دلار است.
در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۶ جيد ريموند طراح بازي در مصاحبه با آيجيان(IGN)s[15] اعلام کرد که شخصيت اول بازي نوعي هيتمن است که در زمان گذشته زندگي ميکند و برگردان زماني وجود ندارد ولي بعدا کريستين بل يکي از گويندگان بازي در مصاحبه با آيجيان اعلام کرد که برگردان زماني وجود ندارد اما از طريق وراثت ژنتيکي بازيکنان در زمان سفر ميکنند.
يوبي سافت اعلام کرد که الطير دين و مذهب ندارد اما از پدري مسلمان و مادري مسيحي متولد شدهاست.
اين بازي 6 جايزه دريافت كرده است كه بيشترين آنها بر اكشن بودن و طراحي فوق العادهي گرافيك آن تكيه كردهاند.[16] الطير در سه شهر بزرگ سرزمين مقدس(دمشق، عكا و بيتالمقدس) در دوازده قرن حضور مييابد و وقايعي كاملا زنده را در شهر بر روي صفحهنمايش به مخاطبش عرضه ميكند. اين مسئله ناشي از قدرت سازندگانش در طراحي هوش مصنوعي است. تيم طراحي به ريزترين نکات هوش مصنوعي در بازي توجه کرده و به خوبي توانسته اصل «عمل و عکس العمل» را در بازي پياده کند. در Assassin’s Creed مردم شهر تمام وقت به رفتار Altair توجه مي کنند و او را زير نظر دارند.از حرکات غير منتظره Altair مي ترسند و با حضور او در مجمع خود نگران مي شوند. مردم در حالي که Altair در ميان آنها حضور دارد تا وقتي که حرکتي مشکوکي از او سر نزند به زندگي عادي خود ادامه مي دهند.در صحنه اي که Altair از ميان مردم در بازار شهر عبور مي کند مردم هيچ عکس العملي نسبت به او ندارند.امّا وقتي يکي از مردم با ضربه Altair به زمين مي خورد،ديگران از او دوري مي کنند و به صورتي خصمانه به او نگاه مي کنند. هنگامي كه الطير به مردم يك محله در شهر كمك ميكند افكار عمومي به نفع وي تغيير ميكند و اگر به آنها حمله كند نه تنها از او حمايت نمي کنند بلکه مکان او را به مامورين گزارش ميكنند. موتور بازي در نسخهي رايانهاي در اين بازي ميتواند به صورت هم زمان 150 نفر با هوش مصنوعي هاي مختلف را کنترل کند.
بافتهاي شهري با دقت زيادي طراحي شده است به نحوي كه ابعاد فرهنگي شهر همچون پوشش، چهرهها، ساختمانها و حتي نحوهي برخورد مردم به طرز تحسين برانگيزي رعايت شده است. براي طراحي ساختمانها مدتها وقت صرف شده تا نسبت به ساختمانهاي ديگر تفاوت وجود داشته باشد و شما با طي کردن مراحل بازي هيچ شباهتي را احساس نکنيد و پي در پي تازگي و تنوع را احساس کنيد. هر کدام از شخصيتهاي بازي چهرهي مخصوص به خود را دارند و بسيار کم پيش ميآيد که شما يک چهره را دوبار در بازي ببينيد. نورپردازي بازي نيز بسيار خيرهکننده است. نور خورشيد نسبت به شکل، اندازه و حالت هر جسم بر روي آن تاثير ميگذارد. همچنين بازتاب نور و سايهها کاملا مطابق با قوانين بازتاب نور طراحي شدهاند.
بازي از سيستم Dolby Digital 5.1 استفاده مي کند. موسيقي بازي متناسب با قرن 12 و قرون وسطي است و افكتهاي صوتي، آن را به واقعيت نزديكتر ساخته است. [17]
موسيقي متن بازي که توسط جاسپر کيد در سال ۲۰۰۷ تهيه شدهاست يک آلبوم موسيقي شامل ده آهنگ است كه ميتوانيد با مراجعه به وبگاه رسمي جاسپر بخشي از آهنگها را گوش دهيد. عناوين اين مجموعه شامل موارد زير است:
۱. «شهر اورشليم»(City Of Jerusalem)
۲. «پرواز از ميان اورشليم»(Flight Through Jerusalem)
۳. «روح دمشق»(Spirit Of Damascus)
۴. «مشکل در اورشليم»(Trouble In Jerusalem)
۵. «دنياي زيرزميني عکا»(Acre Underworld)
۶. «دستيابي به آنيموس»(Access The Animus)
۷. «تل شني مرگ»(Dunes Of Death)
۸. «مسيف در خطر»(Masyaf In Danger)
۹. «شروع مديتيشن»(Meditation Begins)
۱۰. «مديتيشن حشاشي»(Meditation Of The Assassins)
بازي assassin در كنسول ايكس باكس در سال 2008، جايگاه هفتم بيشترين فروش در جهان را به خود اختصاص داده است. گزارش ساليانهي ESA اين بازي را تنها براي افراد بالغ رده بندي كرده است.[18]
بررسي تاريخي
مکتب صباح که به الموتيان نيز شناخته ميشد، به نام حشيشيون (حشاشين) معروف است. پيروان حسن صباح حشاشين خوانده ميشدند. اين گروه از پيروان مذهب اسماعيليه در تشيع و از شاخه نزاريه بودند.
اسماعيليه يك فرقه شيعي است كه معتقد است بعد از امام صادق ـ عليه السلام ـ فرزند ارشدش اسماعيل امام و جانشين بوده است. برغم اينكه در زمان حيات امام صادق ـ عليه السلام ـ اسماعيل فوت كرد و برمرگ او شاهد گرفت و چهره او را از ميان كفن در هنگام تدفين به مردم نشان داد، اين گروه معتقد است كه امام صادق ـ عليه السلام ـ اقدامات مزبور را براي انحراف ذهن دستگاه عباسي انجام داد، تا خطرات ناشي از سوي حكام عباسي از سر اسماعيل برطرف شود. انشعابات زيادي در اين گروه رخداده است اما حسن صباح در شاخه نزاري كه در مقابل شاخه مستعلي است قرار دارد. اختلاف مستعليه و نزاريه جنبه عقيدتي نداشت، بلكه جنبه رياست و قدرت داشت. او يك ايراني و شيعه اثني عشري بود اما بر اثر القائات و تبليغات به شيعه اسماعيلي گرائيد. با رفتن به مصر كه مركز علمي اسماعيليه به شمار ميآمد به آموختن تعاليم اسماعيليه پرداخت كه در سال 472 به دليل طرفداري وي از شيعه نزاري از مصر به مغرب و سرانجام به اصفهان تبعيد ميشود. وي با حكومت سلجوقيان علنا به مخالفت برميخيزد و از اين رو تحت تعقيب قرار ميگيرد. در نهايت به دژهاي الموت پناه ميگيرد. و فعاليت خود را براي تربيت نيروي ورزيده و رزمآور شروع ميكند. [19]
اما چهرهي حشاشين در غرب به نحو پيچيدهاي برجسته شده است. افسانههاي بسياري درباره اسماعيليان توسط معاندان و مخالفان مذهبي آنها در ميان مسلمانان رواج يافته است اما جنگجويان صليبي و وقايعنگاران مسيحي آنها نيز يه اين افسانهها دامن زدهاند و آنها را به غرب آوردهاند. اين عمدتا از طريق نوشتههاي آنان بود كه واژه «اساسين» (حشاشين، آدمكشان) وارد زبانهاي اروپايي شد و بهعنوان مترادفي براي قاتلان حرفهاي و سياسي انتشار عام پيدا كرد. اهريمني شناختن «فرقههاي حشاشين» از آن پس، و پذيرفتن بيچون و چراي چنان داستانها و افسانههايي تا به امروز، يكي از پديدههاي شگفتانگيز ادبي است. حتي واژهنامه معتبر آكسفورد (1989) همان اشتقاق را براي واژه assassins به كار برده، يعني «كسي كه معتاد به خوردن حشيش است؛ واژه حشاشين در عربي براي پيروان فرقه اسماعيلي به كار ميرود كه خويشتن را با كشيدن حشيش يا شاهدانه، هنگامي كه آماده فرستاده شدن براي كشتن پادشاهي و يا يك رجل سياسي بودند، سرمست ميساختند.» در زيرنويس انگليسي بسياري از فيلمها، Assassins به معني تروريستها به كار ميرود، درباره طالبان، عربها و فلسطينيها. دنياي مغربزمين نخستينبار در نتيجه انتشار كتاب «توصيف جهان» ماركوپولو با حشاشين آشنا شدند. اين كتاب كه بعدها به نام «سفرنامه ماركوپولو» شهرت يافت، در آن روزگار از «پرفروشترين» كتابها شد و موجب پديد آمدن موجي از سفرنامهنويسي گشت. تا مدتهاي مديد، جهان؛ سفرنامه ماركوپولو را بهعنوان كتابي مستند و موفق ميشناخت تا اينكه يكي از جديدترين پژوهندگان به نام فرانسس وود در كتاب جذاب و دلنشين خود به نام «آيا ماركوپولو به چين رفت؟» درباره ماركوپولو و صحت انتساب كتاب به او دلايلي ارائه نمود كه نشان ميدهد كتاب ماركوپولو به احتمال قوي حاصل تخيلات و خيالپردازيهاي جاندار ماركوپولو و روستيجلو (بازنويسيكننده و مولف كتاب ماركوپولو) بوده است.
به هر حال، توصيف ماركوپولو از «استاد بزرگ آدمكشان (حشاشين)» و قلعه او در الموت و «باغ بهشت» يكي از پردرنگترين اسطورههاي شرقي است كه از اروپاي سدههاي ميانه به ما رسيده است. داستان چنين ميگويد كه «استاد بزرگ» (حسن صباح) در قلعه دوردست تسخيرناپذيري زندگي ميكرد و در آنجا توطئه ميچيد كه جهان اسلام را تسخير كند؛ در پي اين رويا فداييان متعصب را ميفرستاد تا دشمنانش را از پاي درآورند. داستان اينگونه ادامه مييابد كه اين فداييان پيش از آنكه ماموريت مرگبار خود را اغاز كنند، نخست، به آنها شرابي آميخته به حشيش به دست دوشيزگاني زيبا، در باغي مسحوركننده ميخوراندند تا طعم لذاتي را كه در بهشت بعد از مرگ انتظار آنها را ميكشند، بچشانند. نخستين كتابي كه سراسر به بررسي اسماعيليان پرداخته بود در آلمان به قلم يك سياستمدار و محقق اتريشي به نام يوزف فن هامرـ پورگشتال، در سال 1818 نوشته شد. او روايتي از خويش درباره نيات پليد حسن صباح و گروه آدمكشان حشيشي او پرداخت. آثار ايوانف در سالهاي پس از 1930 م. ديد سنتي شرقشناسان را نسبت به اسماعيليه تغيير داد. سپس در سال 1955 م. مارشال جي. اس.ها جسن (استاد دانشگاه شيكاگو) بررسي محققانه و جامعي درباره اسماعيليان دوره الموت نوشت. كتاب او به نام «فرقه اسماعيليه» تا امروز يكي از مهترين كتب مرجع درباره اين موضوع باقيمانده است. او توانست به منابع و مآخذ اصلي خود اسماعيليان به فارسي و عربي مراجعه كند. نويسنده كتاب افسانههاي حشاشين (پيتر ويلي)، ميگويد: «اسماعيليان مردماني بودند با هوشي خارقالعاده، عزمي استثنايي، علمي پيشرفته درباره معماري نظامي، سازماندهي و فن پشتيباني و تداركات و نيز كشاورزاني فوقالعاده موفق و مهندسان آبي زبردست در منطقههاي نسبتا كوهستاني و خشك. جنبه معنوي، عقلي و فرهنگي حيات اسماعيليه ملاطي بود كه آنها را بهعنوان يك جامعه منسجم و پويا، و سرفراز از موفقيتهايشان، بهيكديگر پيوند ميداد. تصويري كه در نهايت كار به دست ميآيد درست نقطه مقابل حشاشين و آدمكشان در تخيلهاي عاميانه است.» هدف اصلي اين كتاب تا حد امكان توصيف هرچه كاملتر از قلعهها و دژهاي اسماعيليان در ايران و سوريه است. شبكه اين قلعهها كه تعدادشان از مرز 250 قلعه ميگذرد نقشي حياتي در حفظ و حراست از اسماعيليان در برابر معاندان و مخالفان ديني و سياسي آنها داشتند. همچنين پناهگاه و مأمني براي مردمان روستاهاي اطراف در زمان حمله دشمن، و نيز كمك به دانشمندان و محققاني بود كه با داشتن معتقدات مختلف براي ادامه مطالعات و تحقيقات خود و برخورداري از حمايت اسماعيليان به اين قلعهها پناه ميآوردند. نويسنده در مقدمه كتاب كوشيده است كه اسماعيليان را درون بافت تاريخيشان در سنت اسلامي مورد بررسي قرار دهد. در بخش اول تا حدي اوضاع و احوال پيچيدهاي كه با عروج و افول قدرت اسماعيليان همراه بود توصيف ميشود. [20]
نتيجه گيري
روايتي كه شركت يوبيسافت از اسماعيليان بيان ميدارد را نميتوان يك روايت تاريخي يا حتي مبتني بر يك مستند تاريخي دانست بلكه عناصري از تاريخ را در خويش گنجانده است. جرياناتي كه در آزمايشگاه رخ ميدهد تخيلي است كه سعي ميكند كشاكش تمپلرها(فرماندهان مسيحي) و حشاشين را در قرون جديد تصوير كند كه در نهايت آنچه مسلط است تمپلرهاي مسيحي هستند كه آزمايشگاه را در دست دارند. حتي الطير در نهايت متوجه ميشود كه رييس وي نيز از تمپلرهاست. اين تخيل در بازي دامنهي جنگهاي صليبي را به قرن بيست و يكم ميكشاند. مسيحيان و مسلمانان در نبردي بيپايان به سر ميبرند. اين جنگ به سود چه كسي خواهد بود؟ در حالي كه اسلام سعي دارد مسيحيان را به سوي خويش جذب نمايد و با ظهور عيسي(ع) در آخرالزمان آنها را به جرگهي ياران حضرت مهدي (عج) پيوند دهد اين بازي در صدد بر هم زدن اين رابطه دارد. شايد آيهي 82 از سورهي مائده مهمترين دليل بر اين مسئله باشد كه ميتواند ما را در يافتن جواب راهنمايي كند: «مسلما يهوديان و كساني كه شرك ورزيدهاند را دشمنترين مردم نسبت به مومنان خواهي يافت و قطعا كساني كه گفتند ما نصراني هستيم نزديكترين مردم در دوستي با مومنان خواهي يافت زيرا برخي از آنان دانشمندان و رهباناني اند كه تكبر نميورزند.»
برنارد لوييس استاد دانشگاه پرينسون كه يك يهودي الاصل است در ابتداي كتابش به نامهاي از روحانى كاتوليك آلمانى بروكاردوس (Brocardus) در سال ۱۳۳۲ (ميلادى) كه خطاب به فيليپ ششم شاه فرانسه نوشته شده اشاره ميكند كه بر وحشي بودن حشاشين تكيه كرده است: «آنها تشنه خون بشر هستند و بيگناهان را در قبال گرفتن پول مى كشتند.»[21]
رابطه ميان حشاشين، ايران و حتي سوريه نيز در اين بازي قابل تامل است و مقابلهي مسيحيان و مسلمانان را به نوعي به گروهي ايراني نسبت ميدهد. بدين ترتيب ميان مسلمانان نيز يك مرز ترسيم ميشود. اين در حالي است كه ديپلماسي ايران بر مسئلهي وحدت فرق اسلامي تاكيد ميكند. ساخت بازي «شاهزاده ايراني» [22]توسط اين شركت، اين سناريو را تقويت ميكند كه بازي ميكوشد عدهاي از مسلمانان را هر چه ميتواند كوچكتر جلوه دهد. دقيقا اين رابطه ميان شيعه و اهل تسنن و حتي در داخل تشيع وجود دارد. بازي جنگ را ميان شيعيان(نه مسلمانان) و مسيحيان ترسيم ميكند تا هر چه بيشتر اردوگاه تشيع را از سربازانش خالي كند. در اين شرايط اهل تسنن در مواضع خود با شيعيان همراه نيستند و بيترديد در بسياري از قضاياي جهان اسلام همچون فلسطين با وي همراه نخواهند بود.
تاكيد بر تكنولوژي در تغيير جريان تاريخ از ارزشهايي است در ذهن بازي كننده رسوخ ميكند. البته اين تكنولوژي نجات بخش بشر معرفي نميشود بلكه آن را ابزار جنگ قلمداد ميكند كه مسيحيت در برابر اسلام به كار ميگيرد.
خشونت در بازي، زمان طولاني كه بازكنندگان براي آن صرف ميكنند و پيچيدگيهايي كه ذهن وي را بيهوده به كار ميگيرد نيز قابل تامل است كه در اين كوتاه بر آن نيستيم تا به آن بپردازيم. با اين حال بيان اين نكته ضروري ميآيد كه اين بازي جنبههاي آموزشي چنداني در خود ندارد و بيشتر تخيل و خشونت و ايدئولوژي را هدف قرار داده است كه مبتني بر تاريخي به شدت تحريف شده است.
مستشرقان زيادي بر روي حشاشين تحقيق كردهاند و شركت يوبيسافت نيز در مرور منابع تاريخي حشاشين را به عنوان بهترين گزينهي خويش به كارگرفته است.
با آنكه تلاش زيادي براي وجود چنين گسستهايي ميان مسلمانان و مسيحيت و حتي در داخل مسلمانان ترسيم شده است اما فرصتي پديد آمده است كه مسلمانان ميتوانند به كمك آن عقايد خويش را به جهان عرضه كنند. بازي كنندگان و محققان و بسياري از كساني كه با اين بازي سروكار دارند در صورت طرح شدن مسائلي كه به نحوي با اين بازي در ارتباط است بيتوجه از كنار آن نخواهند گذشت و سعي ميكنند اطلاعات بيشتري در اين زمينه كسب كنند. اين اشتراك در برخي از عناصر ارتباط سبب خواهد شد كه معناي بيشتري در فراگرد ارتباط مبادله شود و در صورتي كه توليدات ما نيز در سطح جهاني به زبانهاي قابل فهم براي عموم ارائه و توزيع شود هرچند در قالبهاي چاپي باشد مورد توجه جهانيان خواهد بود. همانند جرياناتي كه در دانمارك و هلند روي دارد و موجب شد قرآن جزو پر فروشترين كتابها در دانمارك قرار گيرد.
[1] براي آنكه ابعاد تحليل خود را روشن كنيم لازم است به چند مورد از پيش فرضهاي تحليل گفتمان اشاره كنيم.
1- متن يا گفتار واحد توسط انسانهاي مختلف ، متفاوت نگريسته مي شود . يعني انسانهاي مختلف از متن واحد برداشت يكسان و واحدي ندارند . دالي متفاوت مي تواند براي اشاره به مدلولي ظاهرا يكسان استفاده شود .
2- خواندن ( برداشت و تفسير از متن ) هميشه نادرست خواندن ( برداشت نادرست از متن ) است .
3- متن را بايستي به عنوان ي كل معنا دار نگريست و اين معنا لزوما در خود متن نيست .
4- هيچ متن خنثي يا بي طرفي وجود ندارد ، متن ها بار ايدئولوژيك دارند .
5- حقيقت هميشه در خطر است . درهر گفتماني حقيقت نهفته است اما هيچ گفتماني داراي تمامي حقيفت نيست
6- نحوه Syntax متن نيز معنا دار است ، چون كه نحو داراي معاني اجتماعي و ايدئولوژيك است و اين معاني در جاي خود به عواملي كه دال ها را ميسازند – نظير : رمزها ، بافت ها ، مشاركت ها و تاريخ مختلف – وابسته اند .
7- معنا همانقدر كه از متن Text ناشي ميشود ، از بافت يا زمينه اجتماعي و فرهنگي Context نيز تاثير مي پذيرد . معنا و پيام يك متن در بين نوشته هاي آن متن قرار دارد .
8- هر متني در شرايط و مقعيت خاصي توليد مي شود . از اين رو رنگ خالق خود را هميشه به خود دارد
9- هر متني به يك منبع قدرت يا اقتدار ( نه لزوما سياسي ) مرتبط است
10-گفتمان سطوح و ابعاد متعدد دارد و يعني نه يك سطح گفتماني وجود دارد و نه يك نوع گفتمان.
– بهرامپور، شعبانعلي«درآمدي بر تحليل گفتمان» کتاب مجموعه مقالات گفتمان و تحليل گفتماني، به اهتمام : محمدرضا تاجيك، انتشارات فرهنگ گفتمان، 1378 .
[2] Oxford English Dictionary, “Assassin” entry
[3] Secret Societies Handbook, Michael Bradley,Altair Cassell Illustrated, 2005.
[4] Persian in English: Interaction of languages and cultures. by Mirfazaelian A., published by Farhang Moaser, Tehran, Iran 2006
[5] LionHeart-King Richard
[6] Piece of Eden
[7] Abstrego Industries
[8] Robert de sabl
[9] Lucy
[10] Eagle vision
[11] http://fa.wikipedia.org/wiki/ کيش يک آدمکش
[12] Top 20 Publishers 2007, Game Developer Research
[13] Ubisoft reports full-year 2007-08 sales, www.ubisoftgroup.com
[14] Jade Raymond
[15] IGN.com (Imagine Games Network)
[16] جوایز منتقدان بازی، IGN، گیماسپات، گیمتریلرز، UP.com 1
[17] http://mamoorblog.mihanblog.com
[18] ESSENTIAL FACTS ABOUT THE COMPUTER AND VIDEO GAME INDUSTRY, ww.theESA.com, 2008
[19] رباني گلپايگاني، علي، آشنايي با مذاهب اسلامي، ص 97 ـ 98، نشر مركزجهاني علوم اسلامي، چ اول، 1377.
[20] قلاع حشاشين، پيتر ويلي، ترجمه علي محمد ساكي، انتشارات علمي، بهار 1368
اسماعيليان در تاريخ، جمعي از نويسندگان، ترجمه يعقوب آژند، انتشارات مولي، 1363
[21] The assassin : a radical sect in islam(اين كتاب در موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگ توسط فريدون بدرهاي در سال 1371 ترجمه شده است. )
[22] Prince Of Persia
مقاله سوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
معنای revoulotion افشاگری است که همان نام نسخه ی چهار مجموعه بازی اساسین که ساخته ی شرکت یوبی سافت است می باشد .با توجه به پیشینه ی شرکت یوبی سافت که بازی هایی همچون prince of persia را طراحی کرده بود و با توجه به اینکه این شرکت از ساخت بازی شاهزاده ایرانی این هدف را داشت که ایرانیان را قومی وحشی بداند در نسخه چهارم بازی اساسین کرید نیز این هدف را دنبال می کند که شیعیان و آخرت را به تحریف بکشاند در ادامه مطلب توضیحات را خواهید دید….
منبع تصویر:http://blackstar2.mihanblog.com/post/944
اساسین: افشاگری… مرحله 1: داستان؛ اسلام و ایران
از همان اول که اساسین کرید 1 به بازار آمد..
داستان از همان اول شروع شد…
خیلی از گیمرهای مسلمون ایرونی متوجه چیزهای تعجب برانگیزی که در این بازی بود شدند که یه سری به نقد و نوشتن مقاله پرداختن و یه سری هم بی خیال از کنارش گذشتند..
حرف هایی که خیلی سر و صدا کردند سخن هایی بودند که به اسلام و بعضا به تاریخ ایران مربوط میشد..
مثلا وجود آرم علی در پرچم های معبد با آن خط (شبیه به) کوفی از آن خفن تعجب ها بود…
یا بعضی از مقاله ها میگفتند که اساسین ها شیعه های اسماعیلیه و یا حشاشیون بودند…
تا جایی که الان خیلی جا ها رو میتونید چه در سایت های گیمری و چه در سایت های غیر گیمری پیدا کنید که مقاله ومطلب در ارتباط با اساسین های این بازی و تاریخچه آنها نوشته اند…
درسته که بعضی از این مطلب ها بیشتر به خنده میمانند ولی بعضی هاشان هم انسان را به تأمل وا میدارند..
[این تصویر را از ما به عنوان یادگاری داشته باشید]
این هم چند تا از این گونه مقاله ها که البته نه تأیید و نه تکذیبشان می کنم!
در ارتباط با گروه اساسین طبق گفته این منبع:
http://rajanews.com/detail.asp?id=94279
" مکتب صباح که به الموتیان نیز شناخته میشد، به نام حشیشیون (حشاشین) معروف است. پیروان حسن صباح حشاشین خوانده میشدند. این گروه از پیروان مذهب اسماعیلیه در تشیع و از شاخه نزاریه بودند.
یوبی سافت اعلام کرد که الطیر دین و مذهب ندارد اما از پدری مسلمان و مادری مسیحی متولد شدهاست.
اسماعیلیه یک فرقه شیعی است که معتقد است بعد از امام صادق ـ علیه السلام ـ فرزند ارشدش اسماعیل امام و جانشین بوده است. برغم اینکه در زمان حیات امام صادق ـ علیه السلام ـ اسماعیل فوت کرد و برمرگ او شاهد گرفت و چهره او را از میان کفن در هنگام تدفین به مردم نشان داد، این گروه معتقد است که امام صادق ـ علیه السلام ـ اقدامات مزبور را برای انحراف ذهن دستگاه عباسی انجام داد، تا خطرات ناشی از سوی حکام عباسی از سر اسماعیل برطرف شود…
انشعابات زیادی در این گروه رخداده است اما حسن صباح در شاخه نزاری که در مقابل شاخه مستعلی است قرار دارد. اختلاف مستعلیه و نزاریه جنبه عقیدتی نداشت، بلکه جنبه ریاست و قدرت داشت. او یک ایرانی و شیعه اثنی عشری بود اما بر اثر القائات و تبلیغات به شیعه اسماعیلی گرائید. با رفتن به مصر که مرکز علمی اسماعیلیه به شمار میآمد به آموختن تعالیم اسماعیلیه پرداخت که در سال 472 به دلیل طرفداری وی از شیعه نزاری از مصر به مغرب و سرانجام به اصفهان تبعید میشود. وی با حکومت سلجوقیان علنا به مخالفت برمیخیزد و از این رو تحت تعقیب قرار میگیرد. در نهایت به دژهای الموت پناه میگیرد. و فعالیت خود را برای تربیت نیروی ورزیده و رزمآور شروع میکند.
واژهنامه معتبر آکسفورد (1989) برای واژه assassins چنین ترجمه ای دارد: یعنی «کسی که معتاد به خوردن حشیش است؛ واژه حشاشین در عربی برای پیروان فرقه اسماعیلی به کار میرود که خویشتن را با کشیدن حشیش یا شاهدانه، هنگامی که آماده فرستاده شدن برای کشتن پادشاهی و یا یک رجل سیاسی بودند، سرمست میساختند.» "
و طبق نوشته ها و عکس های این منبع :
http://blackstar2.mihanblog.com/post/944
"….تمام رفتار ها و لباس های اساسین ها بر گرفته از عقاب است و شما بهتر از من می دانید نوع استایل راه رفتن و نگاه کردن الطیر مانند یک عقاب است و نام اصلی الطیر هم شاید جالب باشد که بدانید : (( ااطیر بن لا احد )) که معنیش یعنی پرنده ، پسر هیچکس !
خوب به عکس های نگاه کنید :
نوشته علی را در این بازی بد می داند !!!!!!!! خوب این زمان جنگ های صلیبی هست و اساسین ها هم که اگر از تاریخ چیزی بدانید ، مسلمان بوده اند و گروه های حشاشیون ایرانی که الآن یوبی سافت با شکل جدید و یک ویرایش کامل از رفتار و نامشان و عربی کردن ان ها که می بایست آن اساسین ها را ایرانی دانست ، این بازی را ساخته ! خوب حالا این جای سوال هست که چرا فقط اسم علی را اینجا ها نوشته اند ؟
خوب ، می توانیم نتیجه بگیریم که اساسین ها شیعه بودند ، چون ایرانی بودند و ایرانی ها هم شیعه البته در قدیم هم به همین گونه بوده .
……………………………………………………………………….
می توانیم از دیدگاه منفی هم به این قضیه نگاه کنیم و قرار دادن نام حضرت علی را در آرم اساسین ها را چیز بدی حساب کنیم که مثلا طبق نوشته های کتاب کمدی الهی که توسط دانته آلیگیری نوشته شده ، تمام حضرت ها و پیامبر دیدن اسلام در دوزخ باشند
اساسین: افشاگری…مرحله 2: سیب عدن
در بازی اکثر قضایا و داستان پیرامون به دست آوردن سیبی است به نام سیب عدن…
سیبی که مثلا باید قدرت های خفنی به آدم بدهد..
جهت اطلاع میگم که در قرآن کریم هم از کلمه عَدْن وجود دارد:
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاء مَن تَزَکَّى ﴿۷۶ سوره طه﴾
بهشتهاى عدن که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است جاودانه در آن مىمانند و این است پاداش کسى که به پاکى گراید )۷۶) (دقت کردید که : پاداش کسی که به پاکی گراید…… !)
توجه : به هیچ وجه نمیگم که این عدن به آن عدن مربوط است.. صرفا جهت اطلاع!
اساسین: افشاگری… مرحله 3: فراماسون
چیزی که واضح و مبرهن فراماسونی بودن بازی اساسین هست.. مخصوصا صحنه هایی از بازی که در آخر "انجمن برادری" نشان داده شد!
[این تصویر را از ما به عنوان یادگاری داشته باشید]
ترجمه: (من اینگلیسیم خیلی خوب نیست ولی اینجوری میشه:) من این رو میشناسم. من میدونم اون یه نماد هست. اون یک "رأس phrygian" هست. اون برای آزادی میایستد… و اون..اون یک چشم ماسونی هست….
طبق این منبع:
اساسین: افشاگری…مرحله آخر: افشاگری!!
در نمایشگاه E3 امسال تریلری از روند بازی جدید اساسین که با پسوند مکاشفه ها شناخته میشود نشان داده شد که چند چیز خیلی درونش جلوه میکرد(البته برای ما):
– بازی در ترکیه (قسطنطنیه) اتفاق می افتد.. با آن مسجد های زیبایش..
– از همان اول صدای اذان شنیده میشود.. از همان اذان هایی که در تلویزیون و .. بار ها مشابه اش را شنیدیم.
[در این صحنه صدای اذان شنیده میشود]
– فضاها کاملا اسلامیک اند و طرح های روی ساختمان ها و کلا معماری اسلامی به طور چشم گیری وجود دارد..(مثل قبل چه بسا بیشتر)
– در چند جای بازی شما روحانی میبینید.. از همین روحانی ها و طلبه های سیدی که در قم هم میبینیم..
– داوینچی؛ رفیق جون جونی اساسین با دیدن به او ابتدا سلام میکند: "سلّوم ائودیتوره!!!!"
[در این صحنه داوینچی سلام میکند]
– زنان با حجاب و با پوشیه میبینیم.. البته در بازی اول هم خانم های باحجاب دیده میشدند… (بگذریم از بازی های دوم و سوم(برادری) که به گند اخلاقی (!) کشیده شدند و هرجایی از بازی فساد(!) بود..)
– این بار زنان [بوووووووووووووق] با آن وضعشان روسری دارند!!!!!!!!
[بی ربط به حرف بالا.. نمیشد که بذارم..!!]
[این تصویر را از ما به عنوان یادگاری داشته باشید]
وآخرین قسمت بازی افشاگری اینکه در آخر این بازی زمین نابود مشود و کوه ها روان می شوند حالا خودتون قضاوت کنین ….
تو زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت ها هستید.
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این خوبی سپاسگزارم
سیاست امپریالیسم توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران در قرن 21 نابود میشود یا توسط صاحب الزمان. چرا فراماسون ها بر عقیدشون اینقدر پایبندند چرا از زمان افرینش دنیا به نفسمون عمل کردیم چرا دوستی بلد چرا نخوندیم قران چرا نرفتیم طرف محمد چراااااا؟؟؟؟؟ این سوال ها هنوز باقیست و تا نابودی زمین معلوم نمیشود. کافیست صبح بیدار بشویم و ببینیم که خورشید از غرب طلوع میکنه اونوقت که همه بر سجده میرویم. و خورشید تمام میکند انرژی و برخورد شدیدی میکند بر زمین. میسوزند مغزها نابود میشود زمین و خدا زود میرسد
سلام nima نماز و روضه هات قبول
چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!
سلام من 15سالم هستش و همه نسخه های بازی رو دیدم و بازی کردم ببینید حرف زیاد هستش چرا از نکات خوبش نمیگین یا اصلا چیزی نگید که بازی رو خراب کنید به نطر من بازی بازی دیگه….
عزیزم اگه دقت کنی روی این بازی ها نوشته +18 شما هنوز برای گرفتن کارت ملی باید اجازه از بابا بگیری ، معلومه فرق یک بازی با یک ایدولوژی رو خوب تشخیص نمیدی
سلام
بابت مطلب خوب و سایت عالی که دارید ممنونم
موفق باشید
درمورد شاهزاده ایرانی هم بگم که اصلا بازیشو نکردم(دان کردم نصب دارم ولی نمیکنم چون واقعا مزخرفه ادم سونی یک بازی کنه بهتره)فقط فیلم شاهزاده ایرانی قشنگه حتی خارجی هم بخاطر این اسم پرشین بازیش نمیکنن تابخوان درموردش مطالعه کنن الان مثلا کی نسخه اساسینزچین رو بازی کرده؟نهایت نهایتش برین واسه گرافیکش نصب کنین
بانظرسینا هم.موافقم اونا فقط درگیر پولن خلاصه یه طوری هم بازی رومیسازن که باعلایق ماجوردربیاد خب مسلما مردم به تاریخ وفرهنگ نژادواداب ورسوم علاقه دارن والان نظرات همه مختلفه چون هرکسی ازیه قسمت بازی خوشش اومده که اون قسمت هیجانش اورده وسبب شده که تاابددوستش داشته باشه اشاره به مینروا وجونو بدچیزیه ازنظر من اصلا نباید ادامه الطایر اساسینس یک به مینروا وجونو میخورد چون خیلی خوب میدونید (مونو ومینروا میگن ما اجداد قبل ازانسان هستیم وخدا توقران گفته اولین نژادادم وحوا بوده ولی جونومیگه من نه فرشته هستم نه خداهستم ولی قبل تر ازانسانا به وجود اومدیم تعدادمون محدودبوده واینکه انساناروساختیم تابرده بکنیمشون بعدمروامیگه من بابرده (ادم)ازدواج کردم وسبب به وجودامدن نژاد انسانی شدتعدادانسان هازیادشد وتعدادما همون بود دنیارو حیله شیطان فرامیگیره(درحالی که گیرم اصلا حوا این مینروا بوده مگه این حوامونث نبود که گول شیطانو خورد درنهایت مخ ادم رو زد تاسیب بخورن مهم اینه که ادم مقاوت کرد واسه همینم داریم حضرت ادم اما اینجا بلعکسه )حالا بریم توادامه جریان جونوبه دیزماندمیگه (اساسینس 3اخرین مرحله که دیزماندمیمیره)که میگه دستتو رواین سیب بزار تادنیا نجات پیداکنع که این کارباعث میشد یچیزی مثل لایه اوزون کره ازکره زمین حفاظت کنه وشیلدوسپری بشه برای جلوگیری ازشهاب ینگ ونابودی جهان درضمن همه ادما برده جونومیشن که دیزماند قبول میکنه وجونشو ازدست میده که اینم ناگفته نمونه طبق تحلیل غلط ونادرست ازانجیل شواهداتی اورده بودند که سال2012اخرزمانه😄😄😄یعنی کلا ابرشون رفت واسه همینم چنین تخیلی ساختن درمورد دیزماند ولی بازم اساسینس درنسخهblack flagوunityوsyndicateادامه داره ولی میگن که دیزماند مثل اسعه وپرتونورشده ونمرده اینجام درمورو مرگ خودشونو مسخره کردن طبق صحبتاشون انگار حهنم وبهشت وجود نداره درکل اینا همه خرابی وباورهای غلطیه که اگه هرچیزی هم دراساسینس1.2.3واقعی بودغیرواقعی جلوه بده کم مونده بود بگن که دیزماند امام زمانه!!!والطایرامام علیه!!! جالبش همینجاست راحت همینجا میشه مچشونو گرفت ممنون لطفا پستمو بگزارید حتی اگه باوراتم غلط باشه بزارید تا بخندیم 😄😄😄
عزیزان من گلان من زیاد درگیر مسعله نشین اونا ازترس همه کاراشونومخفیانه به ایران نسبت دادن چون میدونن انقدر حساسیم این همه فلسفه نوشتین واونارو عقل کل میدونید خوبه کارگردان این بازی یه مرد عربیه چیز جالب اینجاست(اینا قشنگ کشورخودشونوبدجلوه دادن منظورم امریکا وانگلستانه کشتن بی رحمانه تونسخه 3اساسینز وجنگ ازادی خواه سرخ پوست به اسم کاننوربوده تونسخه 1که قشنگ عربو بد جلوه داده حالاحالاخوبه کارگردانشم عربیه خخخخ تونسخه 2هم که مربوطه به اسپانیاست جریانش درمورد ادم وحوا همون مینروا وجونو بادیزمانده که به اسم ادزیو بوده درنقش بزی. ببخشید این دیدگاه منه ومن کلی نظردادم ولی تااخربازی نکردید نظر ندید من تااساسینس3 بیشتربازی نکردم چیزی که میدونم قتل خودشونو اشکارانشون دادن حالا اگه گیرم یه ایرانی یا اخوندشیعه روتونسخه اول میکشت (به صورت اشکار)میخواستین چیکاربکنین جالب بودخخخ من همش تواین فکرم چه مخی دارن خدایی دمشون گرم هم گرافیکی هم فلسفه وبه قول شما رمزی ادبیاتی اینجا فقط ما یه کاشف داشتیم که خود سازنده این سایت هستند بقیه هیچی:)تواین بازی مثل این میمونه که واقعا چنین اتفاقایی افتاده اخه جطور طراحان انقدرقشنگ مطالعه کردن الان مثلا اگه نمیساختنش ما اصلا نمیدونستیم حشاشیون چیبودندتازشم سایتتون باعث میشه مطلبی درمورد اسماعیلیه مردم یادبگیرن چون فقط تو سوم راهنمایی اونم تویک صفحه درمورداسماعیلیه بیشترذکرنشده جزاینکه خودت دنبالشو بگیری:)ایشالا درنسخه های بعد ترامپ رو یه تمپلارکنن مابریم بکشیمشون 😄😄😄
خیلی مهم بخونید…
داداشا شما برید کل سری ها رو بازی کنید بعد بحث کنید.من خودم خیییلی مطالعه روی فراماسون ها داشتم.کلا موجودات چرتین.این همه سروصدا می کنن اخرش چی بشه؟همه میریم تو خاک.بزرگترین ماسون ایران وزیر شاه)اسمشو نمیدونم(بو که اونم کفنش پوسیده.زیاد سخت نگیرید.بله داداشه داوینچی ماسون بود،رفیق صمیمیه اتزیو بود(سر همین مساله میگن اتزیو شیطون پرسته)بعدش میگن پرنشونه ماسونی.من تاحالا همیچین چیزی نشنیدم.ولییییی….بازی سندیکیت.اوایل بازی میرن پیش هنری گریین و از خدا میگن(حالا یادم نمیاد چی میگن ولی به نظرم تشکر میکنن از خدا)یه جایی جیکوب قسم میخوره و علامت صلیب روی سینش میکشه.یه جا که ایوی پروفوسورو می کشه(تا بازیش نکردید قضاوت نکنید)پروفوسور میگه نمیترسم خدا از من محافظت خواهد کرد.توی خیابون داری راه میری صدای کلیسا میاد و علامت های دیگه ای هست که میگه کاراکتر های اصلی خدا پرستند و مسیحی.دقت کنید خدا پرست.و خیییلی از علامت هاهم تغیر پیدا کرده.که به نظرم به دلیل تعویض استدیو بازی هستش.علامت شاهین که خودش ماسونی کاممملا از بازی حذف شده.دقت کنید میبینید.پر هم عوض شده و جای خودشو به یه پارچه با حاشیه طلایی داده…
هنوز بازیو کامل نکردم.ولی مطمعنم نشونه های خیلی بیشتری داره…
درمورد اسم حضرت علی چون بازیو نکردم چیزی نمیگم ولی به نظر من دلیلی نداره که بخوان از حضرت علی مایه بزارن.ولی خداییش بعضی از قسمتا شورشو در آورده!هر طرف سر میچرخونه همش مثلثو تک چشمه.و همچنین یه جا میگه(فک کنم اتزیو)هیچ کتابی نمیتونه شما رو هدایت کنه سرنوشتتون دسته خودتونه.ولی برداشت من از این حرف مثبته.اینکه نباید بگیم چون خدا هست کتابش هست دیگه همه چی اوکیه.خودمون هم باید یه تکونه به خودمون بدیم تا کتاب بتونه مارو هدایت کنه.البته من خودم نظرم اینه که هیییچ کتابی نمیتونه به ططططوووور کامممل انسان رو هدایت کنه.تا یه بخشی دست دین و خداست یه بخشی دست خودمون.مثلا من خودم عاشق خدام حجاب و حیا رو رعایت میکنم چون میدونم تو این دنیا فایدش کم نیست.اما من نمیخوام معنی نماز رو درک کنم پس نمیخونم.خداییش هم تلاشی برای تکون دادن خودم نکردم…پس این قسمتش دست خودمه نه کس یا چیزه دیگه ای…
سلام MONI
ممنون از نظرت
سلام.وبسایتتون فوق العادس.به کارتون
ادامه بدین
ببخشید که این حرف را میزنم ولی بعضی ها میگن که اون علامت علی نشانه ی بدی است و ضد شیعی ولی اینطور نیست اگر خوب از تاریخ خبر داشته باشین اساسین ها برای کمک به مردم به وجود اومدن
بهترین اساسین جهان ایرانی بود و این داستان اساسین کرید 1 واقیعت داره و کل اساسین ها مسلمون بودن اگر به بازی جنگ های صلیبی هم بروی میبینی که در سربازان تیم مسلمانان اساسین هم در انجا وجود داره و…..
دیگه وقت ندارم بقیه رو بگم بای
بنظر من کسی که خودش بازی رو بازی نکرده باشه و از خودش فرضیه بده بیرون احمقه و هر کی که حرفاشو باور کنه احمق تر…..اول بگم که اون کسی که در اول بازی به اتزیو سلام میکنه یوسف تعظیم هست نه داوینچی …اگه زندگینامه داوینچی رو خونده باشید تا اون سالی که رولیشن در حال رخ دادنه داوینچی مرده…اخرین حظورش هم تو برادرهود بوده….اطلاعات نداری مخ مردمو نزن….این نظرم مرد باش بزارش تو سایت…بعد اینکه اطلاعات امریکایی ها به دلایل بسیاری ک اگه بخام بگم باید یه تاپیک بزارم محدوده و چیزایی که ما روش حساسیم مث پیامبر و دینمون و… بشترین اطلاعات اونا هستن و شاید برا همین از اسم اونا استفاده کردن اگه باور ندارین اطلاعاتشون محدوده پیشنهاد میکنم فیلم ARGO که در مورد ایران هست و اسکار گرفته رو ببینید تو اون فیلم حتی نمیدونن ما موقع رفتن میگیم خدافظ به جاش تو فیلم میگن سلام!!!!!دیگه از این اطلاعات محدود تر ….بعدشم نشده کسی به خاطر اساسینز کرید از دین اسلام برگرده….هه یکمی مطالعه کن دادا فرضیه سازی خوب نیس….زندگینامه داوینچی کسی که نمیدونه هه نمیدونم چطور…ولش کن مرد باش این نظر رو بزار تو سایت…………..Ezio ‘SINA KHAN ‘ auditure dA SHIRAZZZZZ@@@@
بسیار زیبا و مو شکافانه است با اجازتون نشر دادم